مناجات
گرسربه مقصود داری موبه مو جوینده شو
گر وصال گنج خواهی سربه سرویرانه شو
با دو قبله درره معبود نتوان زد قدم
یا رضای دوست باید یا هوای خویشتن
گر شبی در منزل جانانه مهمانت کنند
گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش
یا مسلمان باش یا کافر دورنگی تا به کی
یا مقیم کعبه شو یا ساکن بتخانه شو
گوشه ای از مناجات امام حسین(ع)
بارالها! من در حالت توانگری ام، مستمندم ، پس چگونه در حالت مستمندی فقیر نباشم؟
**************************
بارالها! من در حالت شناختم ، باز نادانم ، پس چگونه در حال جهل ،نادان نباشم؟
**************************
بارالها!هرچه از من برآید متناسب با زبونی من است وآنچه از تو ناشی میشود ،در خور بزرگواری توست .
**************************
بارالها!خود پیش از وجود ضعف من ، به من، لطف و رأفت داشتی ، پس آیا بعد از ظهور ناتوانی من برآید ، لطف ومهر خود را از من دریغ می ورزی؟
**************************
بارالها! چگونه مرا وا میگذاری حال آنکه سرپرستی من باتوست و چگونه پایمال شوم ، در حالی که تو یاور من هستی یا چگونه ناامید گردم ،حال آنکه تو بر من مهربانی؟
اینک من با بینوایی خود ،چنگ در دامن تو میزنم و چگونه با یک امر عدمی ، میتوانم به تو بپیوندم و چگونه از حالم به تو شکوه کنم ، حال آنکه حالم بر تو پوشیده نیست یا چگونه آرزوهای مرا ابه یأس میکشانی ، حال آنکه این آرزوها به سوی تو روی دارند و یا چگونه احوال مرا نیکو نمیگردانی ، در حالی که قوام آنها بر توست ؟
**************************
بارالها! چه بسیار به من نزدیکی و من چه مقدار از تو دورم وتا به چه حد برمن رأفت داری! پس آن چیست که حجاب سیان من و تو شده است ؟
**************************
بارالها! هر گاه پستی ام مرا لال کند، بزرگواری تو ، مرا بر سر سخن آورد وهرگاه صفاتم مرا ناامید گرداند ، نیکویی های تو مرا امیدوار سازد.
**************************
بارالها! کسی که نیکویی هایش ،زشتی است ، پس چگونه بدی هایش ، بدی به شمار نرود وکسی که حقیقت گویی اش ، ادعایی بیش نیست ، پس چگونه ادعای او ، ادعا به شمار نیاید؟